جستجوی آرزو در خیابان ها
فقدان معنویت و فرار دختران
در فرهنگ ایرانی و اسلامی زنان و دختران از جایگاهی ویژه كاملا محفوظ برخوردارند كه اگر این جایگاه نادیده گرفته شود و بانوی مسلمان از اصالت و نقش سازنده خویش دست بردارد، دچار بسیاری ناهنجاریهای اجتماعی میگردد. در جامعه اسلامی ما برخی دختران و زنان با دلیلهای پوچ از فرهنگ و آداب و رسوم ناب اسلامی روی گردان شدهاند و عنان حلم و صبر و توكل بر خدا را از دست دادهاند و برای رها شدن از برخی از مشكلات و معضلات، از كانون امن و سرپناه مطمئن خانه، فرار میكنند و آرزوها و ایدهآلهای بی حد و مرز زندگیشان را كه فرسنگها با واقعیت فاصله دارد، در خیابانها و بعضا در كشورهای مسخ شده اروپایی جستجو میكنند.
دختران فراری با فرار خود، جدای از مسائل شخصی و مشكلات عاطفی و روحی خویش، به گسترش روز افزون فساد و فحشاء در جامعه نیز كمك میكنند و استعداد و اعتماد به نفس خود را صرف جرم و جنایت میكنند و هرگز آنگونه كه باید احساسات لطیف مادر بودن در سر پناهی امن به نام خانواده سالم را تجربه نمیكنند. اگر چه عوامل متعدد اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی موجبات خانه گریزی دختران را افزایش داده اما مهمترین عاملی كه به این پدیده شوم در جامعه اسلامی ما دامن زده مسئله جدا شدن مردم و جامعه از آموزشها و راهكارهای ناب دینی است. و هر چه دین و اعتقادات دینی در جامعه ما كم رنگ تر شود و مردم از اسلام و روشنگریهای آن فاصله بگیرند باید شاهد ناهنجاریها و بزهكاری ها و فساد بیشتری در جامعه خود باشیم.
جامعه ما، یك جامعه دینی با پشتوانه راهكارهای اصیل اسلامی است ولی بنا به دلایل مختلف، درصد آگاهی و اطلاع مردم از دین به یك اندازه نیست و شاید بتوان گفت در بعضی موارد به خاطر بی اطلاعی و جهل، دین را مغایر با منافع مادی و شخصی خود میبینند. در صورتیكه به اعتراف بسیاری از دانشمندان و محققان خارجی و غیر مسلمان، دین مبین اسلام در همه زمینههای فردی، اجتماعی و سیاسی بهترین و كاملترین نظر را بیان میكند. و در این دین آسمانی است كه بهترین آموزشها و سازنده ترین سفارشها برای زندگی سالم و روابط صحیح وجود دارد.
بنابراین صراحتا میتوان گفت: تمامی افراد و خانوادههایی كه در اجتماع ما زندگی میكنند هر اندازه به اسلام نزدیك تر و نسبت به آن آگاه تر باشند و به آن عمل كنند، از امنیت و آسایش بیشتری برخوردار خواهند بود. چرا كه اسلام، انسان را به سوی حقیقت و رستگاری هدایت میكند، نه ضلالت و گمراهی. از این رو، معمولا كسانی هستند كه با دین رابطه خوبی ندارند و اگر هم ظاهرا دین دار هستند، یا درست عمل نمیكنند یا آگاهیهای آنان از دین ضعیف و یا غلط است. ضعف دینی و نا آشنا بودن نوجوانان و جوانان با احكام را میتوان منوط به ادله زیر دانست.
1ـ عدم آشنایی والدین به احكام و مسائل دینی: زمانیكه پدر و مادر خانواده با دین و مسائل و احكام آن آشنا نباشند، و به احكام و مسائل دینی در خانه جامعه عمل نپوشند و هیچگونه تقید و پایبندی به دین نشان ندهند، طبیعی است كه فرزندان آنها هم با دین و احكام و مسائل آن بیگانه میشوند.
آموزش احكام به فرزندان با تشویق و نرم خویی و آگاهی دادن صحیح به آنها میتواند بسیاری از ناهنجاریهای خانواده و اجتماع را بر طرف كند.
2ـ عدم انتقال، و یا انتقال نادرست احكام و مسائل دین به فرزندان: گاهی با خانوادههایی روبرو میشویم كه پدر و مادر خانواده با اسلام و احكام آن آشنا هستند و در حد توان خود به آن عمل میكنند، اما چگونه ممكن است كه پدر و مادری كاملا معتقد به دین و آموزهها و مسائل آن باشند ولی فرزندانشان بر عكس هیچ اعتقادی به اسلام نداشته باشند و چه بسا به دین و مسائل آن بی احترامی هم میكنند؟!! پاسخ این مسئله را در بررسی دو عامل میتوان پیدا كرد:
الف) عدم انتقال احكام و مسائل دین به فرزندان
تعداد زیادی از والدین دین دار، با وجود عمل به اسلام و مقید بودن به احكام آن، برای آموزش این مفاهیم به فرزندان هیچ گونه كوشش نمیكنند، و بر این باورند كه: وقتی كودك بزرگ شد و به حد رشد رسید، خودش یاد میگیرد. غافل از اینكه آنچه در كودكی در باور فرد رسوخ كند، تا پایان عمر در ذهن او خواهد ماند، از این رو، تربیت دینی را باید از دوران كودكی، و با تشویق و نرم خویی آغاز كرد.
ب) انتقال نادرست احكام و مسائل دین به فرزندان
گروهی دیگر از والدین هستند كه دوست دارند فرزندان خود را درست تربیت كنند و احكام و مسائل دینی را به آنان آموزش دهند ولی به دو دلیل مشخص معمولا در این امر ناموفقق میباشند.
اول: ناآگاهی والدین از حكمت احكام و مسائل دینی، به طور مثال اگر دختری از پدرش سؤال كند كه چرا باید دختران حجاب داشته باشند؟! بسیاری از والدین نمیتوانند جواب قانع كنندهای به آنها بگویند در حالی كه حجاب، چتر امنیت و برای صیانت و پاكیزگی گوهر عفت است.
دوم: به كار بردن زور و جبر و تنبیه های نادرست در آموزش مسائل و احكام دینی، بعضی از والدین در سن تكلیف و قبل از آن كودكان خود را مجبور به خواندن نماز و رعایت حجاب میكنند ، در صورتیكه بدون شك، فرزندان در چنین شرایطی شاید در ظاهر فرمان پدر را اجرا كنند ولی در باطن نه تنها به مسائل دینی گرایشی پیدا نخواهند كرد، بلكه از آن متنفرهم خواهند شد. و همیشه مسائل دینی را با جبر و از ترس پدر یا مادر و عدم محرومیت ازامكانات انجام دادهاند. بنابراین آموزش احكام به فرزندان با تشویق و نرم خویی و آگاهی دادن صحیح به آنها میتواند بسیاری از ناهنجاریهای خانواده و اجتماع را بر طرف كند.
یكی از اصلی ترین علل فرار دختران از خانه بی اعتقادی به دین و بی اطلاعی از احكام و مسائل دینی بوده است. چنانچه آمار نشان میدهد بیش از 90 درصد دختران فراری از خانوادههای كم مذهب یا كاملا بی مذهب هستند. در یك نظر سنجی كه از هفتاد دختر فراری نگه داری شده در مركز مداخله در بحران استان تهران انجام شده است.
چه باید كرد؟!
در این قسمت برآنیم كه برای جلوگیری از این معضل بزرگ و مخرب اجتماعی راهكارهای صحیح و درستی را بیان كنیم كه با رعایت آن خانوادههای محترم از این خطر مهلك نجات یابند، كه از آن جمله میتوان به اینها اشاره كرد.
1ـ آموزش صحیح و ریشهای دین و مسائل آن به خانوادهها و جوانان و نوجوانان اعم از دختر و پسر.
2ـ آگاهی دادن به دختران جوان و مطلع كردن آنان از عواقب شوم فرار و خانه گریزی چرا كه در بررسی به عمل آمده 5/82 درصد از دختران فراری از پیامد كاری كه انجام میدهند بی خبر بوده و از روی غفلت دست به چنین كاری زدهاند.
3ـ قطع رابطه و ترك دوستان و آشنایانی كه معتقد به حجاب و دین و مسائل آن نیستند چرا كه در بسیاری از موارد دیده شده كه دوستیها و روابط و معاشرت با انسان های بی دین و بی اعتقاد به طور غیر مستقیم در ناهنجاری فرار دختران از خانه مؤثر بوده و چه بسا به طور مستقیم نیز موجب این امر گردیده است.
4ـ ریشه كن كردن مظاهر و اسباب فساد و فحشا از خانههایمان؛ چه بسا با وجود یك ماهواره یا عدم كنترل استفاده فرزندانمان از كامپیوتر و دیدن سی دیهای نامشروع و مبتذل زمینه فرار و خانه گریزی آنان را فراهم نماییم. چونكه با این وسایل در خانه، به طور ناخاسته به تبلیغ و اشاعه فرهنگ بی بند و باری و فحشا، آزادی و هرزگی دامن میزنیم.
5ـ ایجاد امنیت و آرامش روحی و روانی در خانه، و كنار گذاشتن مشاجرات و دعواهای زناشویی و حاكم شدن مهر و محبت در خانه. چه بسیار مشاهده شده كه فرزندان به خاطر عدم مهر و محبت و دلگرمی در خانواده و به دلیل اینكه احساس امنیت و آرامش نداشتهاند، از خانه فراری شدهاند.
به امید روزی كه معنویت و اخلاق، مهر و عاطفه در خانوادههای ایرانی موج زند و هیچ دختری كانون گرم خانواده را ترك نكند و گرفتار ناملایمات و تندباد فرار نگردد.
منبع: موسسه جهانی سبطین